بیماری و گناه
حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله:
ساعات الأمراض يذهبن ساعات الخطايا.
ساعتهاى مرض ساعتهاى گناه را نابود مىكند.
منبع: پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) ؛ ص518
حضرت رسول الله صلى الله عليه و آله:
ساعات الأمراض يذهبن ساعات الخطايا.
ساعتهاى مرض ساعتهاى گناه را نابود مىكند.
منبع: پاينده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله) ؛ ص518

مصائب، شدائد، محروميّتها و گرفتارى هايى كه خداوند به اقتضاى ربوبيّت خويش، در زندگى شخص مؤمن به وجود ميآورد، حكمتهاى فراوانى دارد كه به پارهاى از آنها اشاره مى كنيم.
1. انسانيّت انسان در دل سختىها شكل مى گيرد و پديد ميآيد. قرآن كريم مى فرمايد :لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ فى كَبَدٍ:هر آينه انسان را در دل سختى آفريديم.[1] بنابراين بشر در مواجهه با سختى هايى كه خداوند در زندگيش ايجاد مى كند، به مدارج انسانيّت راه مى يابد و به مقامات انسانى نايل مى شود. به بيان ديگر، شخصيّت انسانى، نتيجه ى مواجهه ى با سختى هاى زندگى است.
2. تحمّل سختىها و شدائد، روح انسان را بزرگ و پرظرفيّت مى كند و وجود او را براى دريافت عطاهاى بزرگتر خداوند آماده مى سازد.
3. بالاترين منزل سلوك، نيل به ديدار و وصال الهى است و جز با تحمّل سختى و دشوارى، به اين منزل نمىتوان راه يافت. خداى متعال مى فرمايد: يا اَيُّهَا الاِنسانُ اِنَّكَ كادِحٌ اِلى رَبِّكَ كَدحاً فَمُلاقيهِ :اى انسان! تو در سير به سوى پروردگارت متحمّل سختىهاى بزرگى مى شوى، پس آنگاه به لقاء و ديدار او نايل مى گردى.[2] بنابراين يكى از ثمرات دشوارى هاى زندگى، نيل به لقاء الله است.
4. امتحانات الهى براى اين نيست كه خداوند وضعيّت درونى شخص را تشخيص دهد؛ زيرا هيچ چيز از علم الهى پوشيده نيست. امتحانات الهى براى اين است كه خود شخص به شناخت دقيقتر و بهترى از خويش دست يابد. يكى از حكمت هاى مصائب و ابتلائات، دستيابى انسان به همين شناخت است. انسان بدون شناخت نقاط ضعف و كاستى هاى خويش، امكان تكميل و اصلاح خود را ندارد. در مواجهه با موقعيّت هاى سخت و دشوار زندگى است كه انسان نقاط ضعف و قوّت خويش را مى شناسد و به نقايص و كاستى هاى خود پى مى برد.
در نظامهاى آموزشى، ميزان دشوارى امتحان هر گروه از فراگيران، با كلاس و سطح علمى آنان متناسب مىباشد و اگر از گروهى از فراگيران امتحان دشوارى گرفته شود، حاكى از اين است كه امتحان گيرنده، سطح آنها را بالا دانسته است و متقابلاً كسى كه مطلقاً امتحانى از او گرفته نمى شود، شخصى است كه در مسير تحصيل علم قرار ندارد و همچون كودكان هرزه گرد كوى و برزن است كه اساساً در مدرسه و مكتبى وارد نشده و محصّل نيستند. در نظام الهى نيز دشوارى امتحانات و ابتلائات حاكى از اين است كه خداوند سطح كمال شخص را بالا دانسته است و لذا شدّت مصائب و گرفتارى ها، نه تنها بد و يأسآفرين نيست؛ بلكه بشارتآميز، مسرّت بخش و اميدآفرين است. متقابلاً نبود مصائب و بلايا در زندگى شخص، نه تنها خوب و باعث خوشحالى نيست؛ بلكه حاكى از اين است كه خداوند او را دانشآموز مدرسه ى تكامل ندانسته است و اين خبرى تلخ و دردآور است.
امام صادق علیه السّلام مى فرمايند: اِنَّمَا المُؤمِنُ بِمَنزِلَةِ كَفَّةِ الميزانِ، كُلَّما زيدَ فى ايمانِهِ زيدَ فى بَلائِهِ :مؤمن همچون كفّه ى ترازوست. هرچه بر ايمانش افزوده شود بر گرفتارى هايش اضافه مى شود.[3] و همچنين مى فرمايند :يُبتَلَى المُؤمِنُ عَلى قَدرِ ايمانِهِ وَ حُسنِ اَعمالِهِ، فَمَن صَحَّ ايمانُهُ وَ حَسُنَ عَمَلُهُ اشتَدَّ بَلاءُهُ وَ مَن سَخُفَ ايمانُهُ وَ ضَعُفَ عَمَلُهُ قَلَّ بَلاءُهُ :مؤمن بهاندازهى ايمان و نيكى عملش گرفتار مىشود. هركس ايمانش درست و عملش نيكو باشد، گرفتاريش سخت است و هر كه ايمانش سست و عملش ضعيف باشد، گرفتاريش اندك است.[4] امام سجّاد علیه السّلام مى فرمايند :اِنّى َلاَكرَهُ لِلرَّجُلِ اَن يُعافى فِى الدُّنيا، فَلا يُصيبُهُ شَىءٌ مِنَ المَصائِبِ :من براى شخص كراهت دارم كه در دنيا در عافيت باشد و چيزى از مصائب به او نرسد.[5]
5. ابتلائات و سختى ها سبب پاك شدن روح مؤمن از آلودگى هايى است كه در اثر ارتكاب گناهان به آن مبتلا شده است. پيامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم مىفرمايند: اَلسُّقمُ يَمحو الذُّنوبَ :بيمارى گناهان را محو و نابود مى سازد.[6] و نيز مىفرمايند :ساعاتُ الهُمومِ ساعاتُ الكَفّاراتِ :زمانهاى اندوه و گرفتارى ها، زمانهاى كفّاره و جبران گناهان است.[7] امام صادق علیه السّلام مى فرمايند :اِذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ خَيراً عَجَّلَ عُقوبَتَهُ فِى الدُّنيا وَ اِذا اَرادَ اللهُ بِعَبدٍ سوءاً اَمسَكَ عَلَيهِ ذُنوبَهُ حَتّى يُوافى بِها يَومَ القِيامَةِ: هنگامى كه خداوند براى بندهاى اراده ى نيكى كند، در مورد عقوبت و كيفر او به سرعت در دنيا اقدام مى كند و وقتى كه خداوند براى بندهاى بد بخواهد، گناهانش را حفظ مى كند تا در روز قيامت به طور كامل تلافى كند و او را كيفر نمايد.[8]
(برای مطالعه متن کامل، به کتاب شراب طهور مراجعه فرمایید.)
------------------------
پی نوشت ها:
1. سوره ی بلد، آیه ی 4.
2. سوره ی انشقاق، آیه ی 6.
3. کلینی، کافی، ج 2، ص 253.
4. کلینی، کافی، ج 2، ص 252.
5. کلینی، کافی، ج 2، ص 256.
6. مجلسی، بحارالانوار، ج 64، ص 244.
7. همان.
8. مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 177.
منبع: کتاب شراب طهور، مهدی طیّب، صص 211 و 212
.: عارفانه ها و عاشقانه های مرحوم میرزا اسماعیل دولابی :.

* در زمان حضرت نوح ( ع ) پیرزنی بود كه با چند فرزند یتیمش در كلبه ای كه ته درّه ای قرار داشت زندگی می كرد و حضرت نوح ( ع ) هر وقت از كار ساختن كشتی خسته می شد به كنار كلبه آن پیرزن می آمد و با او حرف می زد . وقتی قرار شد طوفان بیاید نوح ( ع ) به او وعده داد كه هنگام طوفان او را خبر كرده و به كشتی سوار می كند . وقتی طوفان آغاز شد نوح ( ع ) آن پیرزن را از خاطر برد .
وقتی آب همه جا را گرفت نوح ( ع ) به یاد پیرزن افتاد و تأسف خورد كه چرا فراموش كرد او را سوار كند . هنگامی كه طوفان فرو نشست نوح ( ع ) دید در نقطه ای دوردست سبزه زاری وجود دارد . نزدیك رفت و با تعجّب مشاهده كرد خانه همان پیرزن است و هیچ آسیبی به آن نرسیده است و پیرزن و فرزندانش هم سالمند .
از پیرزن پرسید : طوفان كه آمد و آب همه جا را گرفت تو متوجّه نشدی ؟ پیرزن گفت : یك بار كه می خواستم نان بپزم دیدم ته تنور كمی نمناك است ، پس این از آثار آن طوفان بوده است .
كسی كه با خدا باشد طوفان حوادث به او زیان نمی رساند و حتّی وجود آنها را هم احساس نمی كند .
* به خودت بگو خدا با من است . توجّه به این حقیقت سبب می شود كه مردن هم برای انسان آسان شود ، چه رسد به مشكلات كوچكتر . این حرفت هم راست است ، چون خدا با همه هست .
مصباح الهدی
.: عارفانه ها و عاشقانه های مرحوم میرزا اسماعیل دولابی :.
* خداوند فرمود : هر چی دیدی هیچی نگو ، من هم هرچی دیدم هیچی نمیگم . یعنی تو در مصائب صابر باش و چیزی نگو ، من هم در كوتاهی ها و خطاهایت چیزی نمی گویم .
* لبت را كنترل كن . ولو به تو سخت می گذرد گِله و شكوه نكن و از خدا خوبی بگو . حتی به دروغ از خدا تعریف كن و این كار را ادامه بده تا كم كم بر تو معلوم شود كه به راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم كه به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می كردی فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود .
* وقتی مأنوس آدم همراهش است پس چرا دیگر جوش می زند ؟ مأنوست خالقت است . مگر می شود تو از او جدا باشی ؟
* در آتش سختی ها ، خوب تحمّل داشته باشید ، تا درست پخته شوید .
مصباح الهدی
.: عارفانه ها و عاشقانه های مرحوم میرزا اسماعیل دولابی :.
جوانی كه از كودكی پدرش را بسیار اذیّت كرده بود بعد از اینكه بزرگ شد و ازدواج كرد به یاد اذیتهایی كه به پدرش كرده بود و خوبی هایی كه پدر به او كرده بود ، افتاد . نزد پدر رفت و به او گفت : من شما را خیلی اذیت كرده ام ؛ و شما محبّتهای زیادی در حقّ من كرده اید ؛ مرا حلال كنید . پدر هم به او گفت : حلالت كردم . مدّتی بعد جوان به یاد سیلی ای افتاد كه روزی پدرش به او زده بود و او به خاطر كودكی از پدر رنجیده شده و كینه او را به دل گرفته بود ، امّا امروز می فهمید كه آن سیلی او را از چه انحراف و خطر بزرگی حفظ كرد . لذا نزد پدر رفت و به او گفت : پدر جان ، همه خوبیهایی كه تا به حال به من كرده ای یك طرف و آن سیلی ای كه آن روز به من زدی یك طرف . امروز می فهمم كه آن سیلی از همه محبّتهای دیگری كه به من كرده ای بالاتر است و به خاطر آن از شما سپاسگزارم .
روزی كه فهم انسان باز شود خواهد دید كه ابتلائات و گرفتاری هایی كه خدا برای او پیش آورده است چه خیرهایی برای او داشته و خداوند از رهگذر آنها محبّتی به او كرده كه در خوشیها و نعمتها چنان محبّتی به او نكرده است . به همین خاطر است كه وقتی خدا پرده را بر می دارد انسان غصّه می خورد كه چرا به خاطر ابتلائات و محرومیتهای دنیا غصّه خورده است و آن روز بیش از آنچه برای نعمتها و گشایش ها شاكر است به خاطر محرومیتها و ابتلائات شاكر خواهد بود .
بوســــــــه و دشنــــــــــــــام را تك تك بــــــده
تا ببینم زین دو شیــــــــرین تر كــــــــــــدام .
مصباح الهدی
.: عارفانه ها و عاشقانه هاي مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي :.
* ابتلا و امتحان ، فضل ثانوي خداوند است كه انسان را متوجه ضعفهاي خود مي سازد و امكان مي دهد كه در مسير رفع آنها گام بردارد . احساس خسارت شكست در امتحان الهي موجب مي شود انسان گامهاي بلندتري در اين مسير بردارد .
* دوستان اهل بيت وقتي در ابتلائات دنيا كمي گرم مي شوند گناهانشان پاك مي شود . در روايت است كه بهره شيعيان از جهنم تبي است كه مي كنند . دوستان اهل بيت چون حسّاسترند از مصائب دنيا بيشتر اذيّت مي شوند .
* هرگاه مؤمن طغيان كند و گل آلود شود ، خداوند گودالي سدّ راه او قرار مي دهد ، تا گلهايش ته نشين شده دوباره صاف شود ، يعني با حوادث و ابتلائات جلوي او سدّ مي زنند .
مصباح الهدي
.: عارفانه ها و عاشقانه هاي مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي :.
* از حضرت امير و حضرت زهرا ( س ) است كه : فعله قول : خداوند با كارهايش با ما حرف مي زند . هر وقت غصّه دارمان كرد يعني با ما كاري دارد . غم پيغام دوست است . غم پيغام اوست . وقتي غم آمد با او خلوت كن ببين چه كار با تو دارد .
هر در كه به هر كجاست شب بربندند
الّا در دوست را كه شب باز كنند .
( مقصود از شب اوقات گرفتاري است . )
* همان وقتي كه مغموم شده ايد و زانوي غم در بغل گرفته ايد و خود را از همه محرومتر مي بينيد ، لطف حق بالاي سر شماست و فرج نزديك است . انّ مع العسر يسراً : همانا با سختي ، راحتي است .
مصباح الهدي