.: در محضــــــــر استاد مهــــــــدی طیّب :.

 

رقص و دست افشانی صوفیانه

 

 

برخی از فرقه های صوفیه ، در مراسم و محافل خود ، به رقص و دست افشانی می پردازند و این كار را از یك سو كمكی مؤثّر به دستیابی به حالات عرفانی و تجارب روحانی می دانند و از سوی دیگر ناشی از لبریز شدن شور عارفانه درونی سالكی می دانند كه بوی پیراهن یوسف به مشام جانش رسیده و مرغ جانش یاد وطن و پرواز در بیكرانه آسمان حقیقت كرده و به شور و تلاطم افتاده و خود را به در و دیوار قفس تن می كوبد و قفس تن را نیز به لرزش و حركت در می آورد . بنابراین معتقدند رقص صوفیانه را ، هم می توان توصیه كرد ، و هم می بایست تأیید نمود .

 

در این زمینه باید به نكاتی توجّه كرد . نخست این كه : با توجّه به این مسئله كه رفتارهای شخص آثاری در روان و روح او به ارث می گذارند و حالات روحی و درونی شخص نیز در قالب رفتارهایی به ظاهر وجود او سرایت می كنند . بنابراین ، اصل این مطلب كه با انجام و تكرار حركات و اعمالی می توان حالاتی را در درون خود ایجاد یا تشدید كرد و حالات درونی نیز ممكن است منشأ بروز حركات و اعمالی شود ، پذیرفته است . مثلاً از یك سو با انجام و تكرار رفتارها و بیان عبارات احترام آمیز یا محبّت آمیز نسبت به كسی ، به تدریج نوعی خضوع و احترام یا محبّت و علاقه درونی نسبت به وی ، در انسان ایجاد می شود و با انجام حركات یا ادای جملات شاد یا محزون ، تدریجاً شادی یا غم در درون انسان پدید می آید . از سوی دیگر ، رنجیده خاطری ، غم ، شادی ، محبّت یا احترام درونی شخص ، در قالب حالات چهره یا رفتارهایی ، چون گرهی كه بر ابرو و چینی كه به پیشانی می افتد و اخمی كه بر چهره ظاهر می شود ، اشك هایی كه از چشمان جاری می گردد و دستانی كه بر سر و سینه می كوبد و چهره می خراشد و موی از سر می كند و خاك بر سر می ریزد ، لبخندی كه بر لبان می شكفد ، آغوشی كه دوست را در خود می فشرد و بوسه هایی كه بر او نثار می شود ، قامتی كه قیام می كند و پیكری كه تعظیم می كند ، و نیز در قالب عبارت ها و الفاظ گلایه مندانه ، غمگنانه ، شاد و محبّت آمیز و احترام آمیز ، در ظاهر شخص بروز می كنند .

 

در عین تأیید نكته فوق ، لكن در آنچه درون زا و ناشی از احساس ها و حالات درونی است جایز و شایسته نیست كه شخص خود را بدون مراقبت و كنترل رها سازد تا آن احوال و احساس ها به هر صورتی از وی بروز كنند ؛ چنان كه عقل و شرع ، شایسته و مجاز نمی دانند كه شخص شادی خود را در قالب قهقهه های بلند و جملات خلاف ادب ، یا غم خود را به صورت لطمه و آسیب زدن به جسم خویش و سخنان كفرآمیز ابراز كند ؛ بلكه به حكم عقل و شرع ، شخص باید كنترل كند كه ابراز شادیش از حدّ تبسّم و لبخند و جملات مودّبانه فراتر نرود و ابراز ماتم و اندوهش نیز از حدّ اشك ریختن و اظهار تأسّف كردن تجاوز نكند .

 

حركات و اعمال عبادی كه در شرع مقرّر شده اند ، همچون قیام ، قعود ، ركوع ، سجود ، سعی ، طواف ، رمی جمرات ، دست به سوی آسمان دراز كردن به هنگام دعا و به پرده یا در كعبه آویختن در مقام التجاء ، و اوراد و اذكاری كه شرع ، بیان و اداهای آن ها را در حین عبادت لازم شمرده است ، همچون قرائت سوره قرآن و تسبیح و تحمید و تكبیر و تهلیل الهی ، در نماز و در دیگر مواضع ، در نیمه اوّل راه بندگی ، زمینه ساز ایجاد و تقویت حالات معنوی و روح بندگی در درون شخص است و درنیمه دوّم كه این حالات و این روح در شخص به وجود آمد و شدّت یافت ، آن حركات و اعمال و آن اوراد و اذكار ، به طور طبیعی و بی مشقّت و تكلّف ، از درون فرد ناشی شده و تحت نظارت و كنترل او ، در ظاهر وی پدیدار می شود . 1

 

نكته دوم این كه : خدای متعال با علم و اشرافی كه بر درون و برون انسان دارد ، از یك سو مناسب ترین و سازنده ترین حركات و اعمال و اقوالی را كه زمینه ساز ایجاد و تقویت روحیات معنوی می شوند ، در قالب احكام دین مشخّص نموده است ، و از سوی دیگر بهترین و عالی ترین رفتار و گفتارهایی را كه حالات و روحیات معنوی انسان می تواند در قالب آن ها بروز كند و ابراز شود ، در چهارچوب دستورات شرع معرفی كرده است . بر این اساس كسی كه درصدد است راه تعالی معنوی و روحی را تا قلّه قرب الهی طی كند ، می بایست درنیمه نخست راه ، خود را به انجام حركات و اعمال و بیان اوراد و اذكاری كه شرع مقرّر داشته ، مقید سازد ، و در نیمه دوم راه نیز خویش را تحت مراقبت قرار داده و كنترل نماید تا حالات درونیش ، در قالب و در محدوده حركات و اعمال و اذكاری كه خداوند مشخص نموده ، بروز كند .

 

نكته سوم این كه : همانگونه كه قرآن كریم بیان فرموده ، در اعمال و اذكار تعالی بخش روح و جان در اشكال و صور ابراز شور و حال معنوی ، همچون تمامی امور دیگر ، پیامبر اكرم و خاندان پاكش ( علیهم السلام ) بهترین اسوه و الگوی مؤمنان و سالكانند . و كسانی كه وجودشان از عشق و محبّت الهی لبریز شده ، در نحوه ابراز آن ، باید از آن بزرگواران تبعیت كنند .

 

نكته چهارم اینكه : از دیدگاه قرآن كریم و معصومین ( علیهم السلام ) ارزشمندی و درستی هدف ، مجوّز متوسّل شدن به هر وسیله ای كه به نیل به آن كمك می كند ، نمی باشد ؛ گرچه اگر به عمق و نهایت امر دقّت شود ، اساساً توسّل به وسایل نادرست و ناشایست ، هرگز به واقع به تحقّق اهداف ارزشمند و والا منجر نمی شوند . این اصل در ایجاد و تقویت حالات معنوی و عرفانی نیز صادق است . یعنی نه جایز است برای دست یافتن به حالات عارفانه و معنوی ، به هروسیله ای ، و لو غیر شرعی ، متوسّل شد ، و نه توسّل به امور غیر شرعی ، حالات واقعی معنوی را در شخص به وجود می آورد .

با عنایت به نكات فوق می توان پی برد كه رقص و دست افشانی و پای كوبی صوفیانه ، كه نه در احكام الله تجویز و توصیه شده اند و نه در رفتار پیامبر و اهل بیت ( علیهم السلام ) سابقه ای دارند ، جایز و روا نبوده و به تعالی و تقرب سالك منجر نخواهد شد .

آنچه گفتیم غیر از مفاسد و آلودگی های اخلاقی و هوسبازی های شهوانی است كه برخی از حاضران در محافل و مراسم رقص و پایكوبی های صوفیانه ، به آن مبتلا می شوند .

 

................................................................  

 

1. ن . ك . به : سید محمّد باقر صدر ، آئین بندگی در اندیشه احساس ، ترجمه مهدی طیّب ، ص 30 – 33 .

 

 

                                                   سرّحقّ